این جا نفسمان کم آمده!
مجنون مجنون همت!
همت جان به گوشی برادر؟
همت جان مدت هاست بی تاب مجنونت شده ام!
همت جان دیگر کسی از شما و #مجنون تان نمیگوید!.
همت جان، #خط ها عوض شده!
همت جان، پل های رسیدن به خدا،
کانال های ارتباطی شما با #خدا را به سخره گرفتند!.
همت جان،کج راه ها را مسیر تو میدانند!
همت جان، برادر دیگر از اسمت هم نمی شود گفت!
اینجا بعضی دختران مراقب #چادر شان نیستند!
!همت جان به گوشی؟؟.همت جان...
اینجا بعضی پسران مان بر عکس #چشم هایت عمل میکند،
چشمان شان!.
همت جان یادشان رفته #راه ت را...هدفت را...چرا رفتنت را.....
همت جان دیگر چیزی به #سقوط شهر نمانده...
همه جا را احاطه کرده اند...
#تقوا یمان رو به اتمام است....
همت جان، در این حملات #شیمیایی نفس کم آورده ایم...
سراسر وجودمان را فرا گرفته و دارد نابودمان میکند...
همت جان صدامو داری برادر؟؟.
همت همت مجنون!مجنون جان...از طرف من به جوانان بگو:
چشم #شهیدان و تبلور #خون شان به شما دوخته است...
"شهید محمد ابراهیم همت".
مجنون جان فرصتی ندارم ولی این را هم بگو
به همه ی اهالی کوچهی #عشق:
میخواهید خدا #عاشق شما شود!
#قلم میزنید برای خدا باشد...
#گام بر میدارید برای خدا باشد...
#سخن میگویید برای خدا باشد..
هر چیز و #همه چیز برای خدا باشد...